ویکی رضوی

تجربیات،آموزش ها، دل نوشته ها و ...

ویکی رضوی

تجربیات،آموزش ها، دل نوشته ها و ...

خوش آمدید .... .......... ..... لطفاً در صورت کپی برداری، منبع و آدرس این وبلاگ ذکر شود ..... تمامی پست های زیر شاخه "بهترین ها" همواره آپدیت خواهند شد
فا تولز - ابزار رایگان وبمسترساخت حرفه ای کد متن متحرک
ویکی رضوی

واحه یی در لحظه
سکوت سرشار از ناگفته هاست...
از سر نوشت تا سرنوشت تنهاییم!

بایگانی
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۶ دی ۰۲، ۰۸:۳۳ - یاقوت ...
    🙃
  • ۲۲ دی ۰۲، ۰۹:۰۷ - یاقوت ...
    😬

گویند روزی شاه ولی سنگ پاره یی از زمین برداشته و به درویشی داد و فرمود که این سنگ را نزد جوهری برده و بپرس که قیمت این سنگ چنداست؟ چون قیمت معلوم کنی از جوهری گرفته و آن را بازآور چون درویش آن سنگ را به نظر جوهری بُرد، جوهری پاره‌ای لعل دید که در عمرِ خود مثل آن لعل ندیده بود. قیمت آن لعل را هزار درم گفت. درویش سنگ را بازگرفته به خدمت شاه بازآورد. آن حضرت فرمود تا آن سنگِ لعل شده را صلایه نمود شربت ساخت و هر درویشی را قطره یی چشانید و فرمود:

ما خاک راه را به نظر کیمیا کنیم   صد درد را به گوشهٔ چشمی دوا کنیم
درحبسِ صورتیم و چنین شاد و خرّمیم   بنگر که در سراچهٔ معنی چه‌ها کنیم
رندانِ لاابالی و مستانِ سرخوشیم   هشیار را به مجلسِ خود کی رها کنیم
موجِ محیط و گوهرِ دریای عزتیم   ما میل دل به آب و گِل، آخر چرا کنیم
در دیده رویِ ساقی و در دست جامِ می   باری بگو که گوش به عاقل چرا کنیم
ما را نَفَس چو از دمِ عشق است لاجرم   بیگانه را به یک‌نفسی آشنا کنیم
از خود برآ و در صفِ اصحابِ ما خرام   تا سیدانه روی دلت با خدا کنیم

این شرح کرامات و این اشعار منتشر می‌شد و حافظ نیز آن را شنید. حافظ که مردی دانشمند و عارفی پاک نهاد بود این غزل کنایه‌آمیز را ساخت و پرداخت:

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند   آیا بود که گوشهٔ چشمی به ما کنند؟
دردم نهفته بِه ز طبیبانِ مدّعی   باشد که از خزانهٔ غیبم دوا کنند

نظرات  (۱۴)

۰۳ دی ۹۷ ، ۱۸:۵۴ نیم ست کودکانه
عالیه 
پاسخ:
مرسی از شما
سلام
چقدر عالی...
شعر حافظ در وصف اهل بیت ع هست..
پاسخ:
سلام
سپاس از شما
۰۳ دی ۹۷ ، ۱۹:۴۵ علی صمدی
بدبختی اینجاست که همون خزانه ی غیب  , ما  رو محتاج  طبیبان  کرده و تا آخر عمر باید قرص بخوریم .   کفگیر خزانه ی غیب دیگه به ته دیگ رسیده . دیگه  تموم شد رفت . شفا  بی شفا .  من خودم  فقط برای  شفاعت می رم محضر  امام رضا .  چون می دونم که دوره ی شفا  به آخر رسیده . 

+
یک وعده قرص نخوری  کله  پا  میشی و سر از اورژانس درمیاری چون مغزت به این قرصها  وابسته شده . 
کدوم خزانه ی غیب ؟؟؟؟
+
اگر حافظ توی این دوران بود همچین  کنایه ای به  شاه نعمت ا...  ولی نمی زد . 

پاسخ:
مرسی از همراهی شما دوست عزیز
۰۳ دی ۹۷ ، ۲۲:۱۷ جناب منزوی
خیلی جالب بود :)
ممنونم بابت مطلب
پاسخ:
مرسی از شما دوست عزیز
جالب بود.نمیدونستم.
وقت کردی بهم سر بزن.
پاسخ:
مرسی
حتما
۰۴ دی ۹۷ ، ۱۲:۴۷ امید شمس آذر
بالاخره حق با حافظ بوده یا با شاه نعمت الله؟
پاسخ:
اگر نظر من رو بخواین میتونه نظر هر دو درست باشه و میتونه غلط باشه...
نظر شما چیه؟
عالی بودسپاس فراوان
پاسخ:
مرسی از شما
۰۴ دی ۹۷ ، ۲۲:۰۷ علی صمدی
شوخی کردم . دوستان لطفا  سخت نگیرید . من خودم از مریدان  حافظ  و سعدی و مولوی  و فردوسی  و  ...  هستم .  
پاسخ:
:)
۰۵ دی ۹۷ ، ۱۱:۱۸ امید شمس آذر
این که نشد! نظر من اینه که حق با یکیشون بوده.
پاسخ:
اگر خدایی باشد، که به زعم خرد ناکامل ما هست، هر دو صورت باشد که درست نماید. چنانچه به زعم خیلی ها هیچ فعلی بدون اراده ی او صورت نتوان گرفت! پس لابد نشود... نهایتاً تمامی این تصورات و رای ها از آنجاییکه از ذهن ما نشات می گیرد می شود که ناقص باشد...
۰۵ دی ۹۷ ، ۱۲:۳۱ امید شمس آذر
نمی شود.
پاسخ:
چی نمیشه؟!
۰۵ دی ۹۷ ، ۱۲:۴۰ امید شمس آذر
اجتماع نقیضین.
پاسخ:
اجتماع نقیضین در معادلات تحت احساس ما قابل احصاء و درک نیست...
۰۵ دی ۹۷ ، ۱۴:۰۳ امید شمس آذر
هست.
پاسخ:
خب دیگه... پس هست
۰۶ دی ۹۷ ، ۱۸:۳۴ امید شمس آذر
پس حالا حق با کدومشون بوده؟!
پاسخ:
چی بگم شاید حافظ
۰۸ دی ۹۷ ، ۱۲:۴۹ امید شمس آذر
نظر شخص من اینه که شاه نعمت الله طرف رو هیپنوتیزم کرده بود و اون حافظ بوده که مچش رو گرفته و ادّعاهای دروغش رو برملا کرده.
پاسخ:
شاید...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی