ویکی رضوی

تجربیات،آموزش ها، دل نوشته ها و ...

ویکی رضوی

تجربیات،آموزش ها، دل نوشته ها و ...

خوش آمدید .... .......... ..... لطفاً در صورت کپی برداری، منبع و آدرس این وبلاگ ذکر شود ..... تمامی پست های زیر شاخه "بهترین ها" همواره آپدیت خواهند شد
فا تولز - ابزار رایگان وبمسترساخت حرفه ای کد متن متحرک
ویکی رضوی

واحه یی در لحظه
سکوت سرشار از ناگفته هاست...
از سر نوشت تا سرنوشت تنهاییم!

بایگانی
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۶ دی ۰۲، ۰۸:۳۳ - یاقوت ...
    🙃
  • ۲۲ دی ۰۲، ۰۹:۰۷ - یاقوت ...
    😬

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آتش» ثبت شده است

بله شاید بهتر باشد واژه ی "خاور آتش" را به جای خاورمیانه میانه به کار برد. خاوری که هیچگاه میانه نبوده و نخواهد بود. حداقل تا وقتی انگلیس، روسیه و آمریکا هستن. شاید معادلات سیاسی سنگین تر از آنی باشد که امثال من و شما بتوانند تفسیرش کنند اما مطمناً بعد از دهه ها زندگی در فضای مسخ شده خاور آتش بتوان این نظر اجمالی و مایوس کننده را داد. اما آیا انسان محکوم به جبر است؟ جوابش اگر نه نباشد، بلی هم نخواهد بود. در تاریخ درسهای زیادی وجود دارد. درسهایی که برای نیاموختن هستند! انسان ذیشعور گاهی بیشعورتر از دون شعورترین موجودات کیهانی میتونه باشه. باعث بسی تاسف است در عصری هستیم که انسان ادعایش گوش فلک را پاره کرده ولی بویی از حتی انسانیت نبرده! غم انگیزترین خنده میتواند خنده به موضعی باشد که جالبترین موضوع نسل بشر است! این موضوع تاسف بار این است که هدف قاتل و مقتول یکی است! مگر می شود هدف یکی باشد؟ آیا این برداشت اشتباهی از راههای رسیدن به خداست؟ اینها سوالهایی است که شاید به تعداد انسانهای روی زمین جواب داشته باشد ولی هیچ گاه جوابی یگانه نه درست، نداشته و نخواهد داشت. آنچه مسلم است در درمانده ترین حالت بشر(تا الان) می توان نسخه ی زیر را پیچید. این جمله صاحبان زیادی دارد. بهرحال فارغ از اینکه چه کسی گفته، اگر انسان سرکش آن را بداند و به کار گیرد می تواند چند صباحی را زندگی کند وگرنه تا ابدیت در بهترین حالت فقط زنده خواهد بود.

"مرگ سیاه سرنوشت شوم ملت زبونیست که تن به هر ذلتی می دهد تا زنده بماند"

هزار جهد بکردم که سر عشق بپوشم

نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

به هوش بودم از اول که دل به کس نسپارم

شمایل تو بدیدم نه صبر ماند و نه هوشم

حکایتی ز دهانت به گوش جان من آمد

دگر نصیحت مردم حکایت است به گوشم

مگر تو روی بپوشی و فتنه بازنشانی

که من قرار ندارم که دیده از تو بپوشم

من رمیده دل آن به که در سماع نیایم

که گر به پای درآیم به دربرند به دوشم

بیا به صلح من امروز در کنار من امشب

که دیده خواب نکرده‌ست از انتظار تو دوشم

مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم

به زخم خورده حکایت کنم ز دست جراحت

که تندرست ملامت کند چو من بخروشم

مرا مگوی که سعدی طریق عشق رها کن

سخن چه فایده گفتن چو پند می‌ننیوشم

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

و گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم

سلام

توی پست قبلی یک کاربرد بسیار خوب از نوشابه رو گفتم که به درد خانم های خانه دار و البته مردهای مهربان میخوره

الان میخوام یک کاربرد اورژانسی از نوشابه رو بگم که به درد همه میخوره!

در مواقع لزوم میتونین از نوشابه برای خاموش کردن آتش استفاده کنید!

ابتدا بطری نوشابه را تکان دهید بعد بر روی آتش بپاشید... همین