ویکی رضوی

تجربیات،آموزش ها، دل نوشته ها و ...

ویکی رضوی

تجربیات،آموزش ها، دل نوشته ها و ...

خوش آمدید .... .......... ..... لطفاً در صورت کپی برداری، منبع و آدرس این وبلاگ ذکر شود ..... تمامی پست های زیر شاخه "بهترین ها" همواره آپدیت خواهند شد
فا تولز - ابزار رایگان وبمسترساخت حرفه ای کد متن متحرک
ویکی رضوی

واحه یی در لحظه
سکوت سرشار از ناگفته هاست...
از سر نوشت تا سرنوشت تنهاییم!

بایگانی
نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۶ دی ۰۲، ۰۸:۳۳ - یاقوت ...
    🙃
  • ۲۲ دی ۰۲، ۰۹:۰۷ - یاقوت ...
    😬

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شوم» ثبت شده است

مهر مفکن برین سرای سپنج

که این جهان پاک بازیی نیرنج

نیک او را فسانه واری شو

بر او را کمرت سخت بتنج

امروز جمعه است. 20 دی ماه 1398. هفته ای که امروز آخرین روز آن است در ایران بگونه ای طی شد که اتفاقات سیاه، خونین و فراوانی در آن رخ داد. اتفاقاتی که بیشتر شبیه یک فیلم سینمایی آخرالزمانی بود تا واقعیت! هفته ای که با ترور سپهبد شهید سلیمانی آغاز شد و بهت و حیرت همگانی را آفرید و در ادامه شاهد تشییع بسیار بزرگ در شهرهای مختلف بودیم که ده ها نفر از مردم عزیزمان در کرمان در جریان تشییع فوت کردند. اما این پایان ماجرا نبود و در ادامه با حمله ی موشکی سپاه به پایگاه آمریکایی در عراق را شاهد بودیم. حمله ای که شروع جنگی تمام عیار را در اذهان همه متصور کرد. جنگی که شاید شروعی بر جنگ جهانی سوم می توانست باشد. در ادامه بعد از ساعاتی خبر هولناک دیگری را مردم ایران شاهد بودند و آن هم سقوط هواپیمای بوئینگ اوکراینی پس از برخاستن از فرودگاه مهرآباد بود که بدنیال آن تمامی سرنشینان در دم جان سپردند. بهت و حیرت همگان را مبهوت کرده بود، حتی مردمان سایر کشورهای جهان را... خبر سقوط اتوبوسی در جاده شمال و مرگ تعدادی دیگر از هموطنان بار دیگر همگان را در عزا فرو برد. آیا امروز پایانی خواهد بود بر روزهای تیره ی ایران؟ آیا این جمعه آخرین روز غمگین ترین هفته ی ایرانی ها خواهد بود یا نه؟! هفته ای که آنقدر شوم بود که شاید نظیر آن را تا به حال کسی ندیده بود! هفته ای نحسی که انسانهای زیادی از بین ما رفتند. از نخبه های کشور و از عزیزانمون. شاید بتوان امسال را بدترین سال ایرانی ها نامید! سالی که هنوز تمام نشده! سالی شومی که هنوز تمام نشده... سال سیاه... سالی که هنوز کار دارد با ما... براستی چرا ما در جبر زمان و مکان داریم بازی داده می شویم؟!!! این هفته شوم چالش بسیار بزرگی بود برای طرفداران سرسخت اختیار محض! هفته ای که نشان داد این جبر است که می تواند هفته ای را شوم و سیاه سازد برای یک کشور، نه اختیار... انسان هایی که قصد پر کشیدن داشتند اما نه این پر کشیدن...

این گونه که من کار جهان می بینم

عالم همه رایگان بر آن می بینم

سبحان الله به ره چه در می نگرم

نا کامی خویشتن در آن می بینم

*****

بر درخت جبر تا کی برجهی

اختیار خویش را یک سو نهی

همچو آن ابلیس و ذریات او

با خدا در جنگ و اندر گفتگو

بله شاید بهتر باشد واژه ی "خاور آتش" را به جای خاورمیانه میانه به کار برد. خاوری که هیچگاه میانه نبوده و نخواهد بود. حداقل تا وقتی انگلیس، روسیه و آمریکا هستن. شاید معادلات سیاسی سنگین تر از آنی باشد که امثال من و شما بتوانند تفسیرش کنند اما مطمناً بعد از دهه ها زندگی در فضای مسخ شده خاور آتش بتوان این نظر اجمالی و مایوس کننده را داد. اما آیا انسان محکوم به جبر است؟ جوابش اگر نه نباشد، بلی هم نخواهد بود. در تاریخ درسهای زیادی وجود دارد. درسهایی که برای نیاموختن هستند! انسان ذیشعور گاهی بیشعورتر از دون شعورترین موجودات کیهانی میتونه باشه. باعث بسی تاسف است در عصری هستیم که انسان ادعایش گوش فلک را پاره کرده ولی بویی از حتی انسانیت نبرده! غم انگیزترین خنده میتواند خنده به موضعی باشد که جالبترین موضوع نسل بشر است! این موضوع تاسف بار این است که هدف قاتل و مقتول یکی است! مگر می شود هدف یکی باشد؟ آیا این برداشت اشتباهی از راههای رسیدن به خداست؟ اینها سوالهایی است که شاید به تعداد انسانهای روی زمین جواب داشته باشد ولی هیچ گاه جوابی یگانه نه درست، نداشته و نخواهد داشت. آنچه مسلم است در درمانده ترین حالت بشر(تا الان) می توان نسخه ی زیر را پیچید. این جمله صاحبان زیادی دارد. بهرحال فارغ از اینکه چه کسی گفته، اگر انسان سرکش آن را بداند و به کار گیرد می تواند چند صباحی را زندگی کند وگرنه تا ابدیت در بهترین حالت فقط زنده خواهد بود.

"مرگ سیاه سرنوشت شوم ملت زبونیست که تن به هر ذلتی می دهد تا زنده بماند"