شوپنهاور یکی از عجیب ترین فیلسوفان تاریخ است. کج خلق اما مهربان! او میگفت "ازدواج کردن بهترین راه برای متنفر شدن از یکدیگر است". همچنین میگفت میزان سر و صدایی که یک انسان میتونه تحمل کنه با ضریب هوشی و فعالت ذهنی او نسبت عکس داره. او میگفت "هستی انسان باید نوعی اشتباه باشد".
دستگاه فکری شوپنهاور: ساختار جهان بینی شوپنهاور میگه جهان و هر پدیده ای که در آن هست دو بعد دارد، یکی تصویر واقعیت و دیگری نیروی پنهان.
فرض کنید موجهای اقیانوس را به کسی نشان دهید. اگر آدم عادی باشد، فقط موجها را میبیند(تصویر واقعیت) اما اگر یک فیلسوف باشد، علاوه بر موج دنبال علت موج و عوامل ایجاد کننده آن نیز می گردد(نیروی پنهان).
عشق و هوس و آمیزش جنسی هم از نظر شوپنهاور تصویر واقعیت است و نیروی پهان در اینجا موضوع و پدیده ای است که شوپنهاور به آن می گوید: "اراده معطوف به حیات".
در زندگی های امروز این تفکیک را به خوبی می توانیم درک کنیم. شوپنهاور می گوید در طبیعت نیروی پنهانی وجود دارد به نام "اراده ی معطوف به حیات" که انسان و موجودات زنده را وا می دارد که عاشق بشن یا از همدیگر خوششان بیاد و باهمدیگر وارد رابطه ی جنسی شوند و نهایتاً بقا را استمرار بخشند. اما زمانی که گرفتار مشقت های زندگی و فرزندآوری و بچه داری می شوند تازه می فهمند که چقدر سخت است و شاید از همدیگر هم متنفر شوند...